تعزیه مراسم آیینی-نمایشی است که از اواخر عصر صفوی در جامعه‏ی ما حضوری پررنگ داشته است. تعزیه یا همان شبیه‌خوانی یکی از میراث‌های فرهنگی و نمایشی ماست که با موضوعاتی چون تاریخ، سیاست، مذهب، اسطوره‌شناسی، مردمشناسی، تئاتر، ادبیات، هنرهای تجسمی و موسیقی گره خورده و بررسی و پژوهش در باب این موضوع چندبعدی و پیچیده، دست‌آوردهای مهمی در پی خواهد داشت.

    حتی اگر تعزیه را در حال حاضر پدیده‌ای موزه‌ای قلمداد نماییم، بررسی و پژوهش درباره‌ی آن، چه به لحاظ نمونه‌ای برای مطالعه‌ی مردمان زمان حیاتش و چه به عنوان الگویی نمایشی برای داشتن نمایش ملی متناسب با مطالبات امروز دنیای نمایش، میتواند مفید فایده باشد

    اول بار پیتر چلکوفسکی در فصل آخر کتاب تعزیه: آیین و نمایش در ایران(1358) با عنوان کتابشناسی، منابعی را که پیرامون موضوع تعزیه ثبت و منتشر شده‌بود را فهرست نمود و توضیحات کوتاهی در باب هرکدام آورد. پس از او ابوالقاسم رادفر مطلبی تحت عنوان گزیده‌ای از کتابشناسی تعزیه در مهر1366 در مجله‌ی کیهان فرهنگی (شماره 43) به چاپ رساند که متاسفانه بعلت ناکامل بودن ارزش چندانی برای رجوع کردن ندارد. اما لاله تقیان در بهار 1370 مقاله‌ی کتابشناسی تعزیه را در شماره 13 فصلنامه تئاتر با همراهی جمشید کیان‌فر تهیه کرد و در آن از 320 عنوان مقاله و کتاب در موضوع تعزیه نام می‌آورد. این نوشتار و نوشتارهای بعدی تلاش دارد پیشینه‌ی پژوهش تعزیه و بعبارت بهتر، فعالیتهای تعزیه‌شناسی‌ای که تاکنون انجام یافته را مورد بررسی قرار دهد و در ادامه‌ی فعالیتهای چلکوفسکی و تقیان، منبع‌شناسی جامعی ارائه نماید.


بقیه مطالب در ادامه مطلب...